۱۳۸۵ آذر ۲۳, پنجشنبه

Potentialy or in reality...


Youngest Son: Tell me Daddy, what is the difference between "potentially" and "in reality"?

Dad: I will show you...

Dad turns to his wife and asks her: Would you sleep with Robert Redford for 1 million dollars?

Wife: Yes of course! I would never waste such an opportunity!

Then Dad asks his daughter if she would sleep with Brad Pitt for 1 million dollars?

Daughter: Waoh! Yes! This is my fantasy!

So Dad turns to his elder son and asks him: Would you sleep with Tom Cruise for 1 million dollars?

Elder Son: Yeah! Why not? Imagine what I could do with 1 million dollars! I would never hesitate!

So the father turns back to his younger son saying: You see son, "potentially" we are sitting on 3 million dollars, but "in reality" we are living with 2 bitches and 1 gay!!



(copied from Sir.OOzie's blog!!Image)

۱۳۸۵ آذر ۱۴, سه‌شنبه

Fish & water...


ماهي به آب گفت : تو نميتوني اشكاي منو ببيني , چون من توي آبم... آب جواب داد اما من ميتونم اشكاي تو رو احساس كنم چون تو توي قلب مني!!!

۱۳۸۵ آبان ۲۵, پنجشنبه

نامه اي به پدر! ه


پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يک پاکت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

پدر عزيزم،
با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار کنم، چون مي خواستم جلوي يک رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با استیسی پيدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما مي دونستم که تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالکوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينکه سنش از من خيلي بيشتره. اما فقط احساسات نيست، پدر. اون حامله است. استیسی به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يک تريلي توي جنگل داره و کُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يک رؤياي مشترک داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه. استیسی چشمان من رو به روي حقيقت باز کرد که ماريجوانا واقعاً به کسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي کاريم، و براي تجارت با کمک آدماي ديگه اي که توي مزرعه هستن، براي تمام کوکائينها و اکستازيهايي که مي خوايم. در ضمن، دعا مي کنيم که علم بتونه درماني براي ايدز پيدا کنه، و استیسی بهتر بشه. اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت کنم. يک روز، مطمئنم که براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.
با عشق،
پسرت،
John

پاورقي : پدر، هيچ کدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه تامی. فقط مي خواستم بهت يادآوري کنم که در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روي ميزمه. دوسِت دارم! هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن.


 

۱۳۸۵ مهر ۳۰, یکشنبه

When I see...


وقتی هنوز در بین کودکانی بیست و چند ساله زندگی می کنم که به اسم رقابت آبروی رقابت را می برند...


وفتی هنوز کودکانی بیست وچند ساله را در اطراف خود می بینم که قدرت فهم سطحی ترین مسائل را ندارند ولی ادعا دارند که بیش از همه می فهمند...


وقتی هنوز کودکانی بیست و چند ساله را در اطراف خود مشاهده می کنم که کودکانه تصور می کنند خطاهای بزرگشان قابل چشم پوشیست اما از کوچکترین خطای کودکی شش ساله نمی گذرند...


خدایا، وقتی تمام اینها را مشاهده می کنم به درگاهت شکر به جای می آورم و آرزو می کنم هرگز مرا در میان این همه کودک تنها نگذاری چرا که هنوز اینقدر بزرگ نشده ام که قدرت نگهداری از کودکان را داشته باشم!!!!!!!

۱۳۸۵ مهر ۲۸, جمعه

Lovely circle!!!!!!


Tonight I've seen this statement in a friends page:

"let's take love like a circle, there aren't have begin and finish point"

...I love it!

۱۳۸۵ مهر ۲۵, سه‌شنبه

You, them or yourself!


عجيبه! يا شايدم عجيب نيست!


آدما روز به روز دارند عجيب تر می شن...به کدومشون می تونی اعتماد کنی؟! اصلا آدما رو ولشون کن، بذار ببينم به خودت می تونی اعتماد کنی، شايد مسخره به نظر بياد ولی به خودت هم نمی تونی اعتماد کنی، می گی نه؟ امتحان کن، جوابشو بعدا بگو!!!


 

۱۳۸۵ مهر ۱۴, جمعه

A question with no answer!


از مردم دنيا سوالي پرسيده شد Ùˆ نتيجه جالبي به دست آمد از اين قرار سوال : "نظر خودتون رو راجع به راه حل كمبود غذا در ساير كشورها صادقانه بيان كنيد؟"  Ùˆ كسي جوابي نداد... چون در آفريقا كسي نمي دانست غذا يعني چه؟ در آسيا كسي نمي دانست نظر يعني چه؟ در اروپاي شرقي كسي نمي دانست صادقانه يعني چه؟ در اروپاي غربي كسي نمي دانست كمبود يعني چه؟ در آمريكا كسي نمي دانست ساير كشورها يعني چه؟؟؟؟

۱۳۸۵ مهر ۱۰, دوشنبه

Love is...


Taller than the tallest trees
           thats how its got to feel
& deeper than the deep blue sees
           thats how deep it goes if it's real...

۱۳۸۵ شهریور ۳۱, جمعه

From a friend's page...


:این دعا را در صفحه یکی از دوستان دیدم، حیفم آمد نیارمش اینجا

.خدایا به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، عظمت بی نام، دین بی دنیا و عشق بی هوس عطا کن

۱۳۸۵ شهریور ۳۰, پنجشنبه

Albert Einstein Said...


دو چيز انتها ندارد:

 Ø­Ù…اقت انسانها Ùˆ پهنه‌‌ي کهکشنها.  Ú©Ù‡ البته در مورد کهکشنها مطمئن نيستم!

۱۳۸۵ شهریور ۷, سه‌شنبه

Time...


Time is free but it's priceless...


You can't own it but you can use it...


 You can't keep it but you can spend it...


Once you've lost it you can never get it back!


۱۳۸۵ شهریور ۵, یکشنبه

An important medical recommendation!


روش تشخیص ضربه مغزی


پزشکان معتقدند اگر فردی که دچار ضربه مغزی شده است ظرف 3 ساعت به بیمارستان منتقل شود آنها می‌توانند عوارض این ضربه را به طور کامل از بین ببرند. آنها توصیه می‌کنند که در چنین شرایطی این سه پرسش ساده را در ذهن بسپارید و در اولین فرصت از مصدوم بپرسید:


1.     از مصدوم بخواهید Ú©Ù‡ لبخند بزند.


2.     از ÙˆÛŒ بخواهید Ú©Ù‡ هر دو دست خود را از بازو کاملا بلند کند.


3.    از مصدوم بخواهید Ú©Ù‡ یک جمله ساده Ùˆ مرتبط با زمان Ùˆ شرایط اطراف خود بسازد.   (مثلا امروز هوا آفتابی است.)



اگر مصدوم در پاسخگویی به هر یک از این سه مورد دچار مشکل شد سریعا مصدوم را به بیمارستان برسانید.


بعد از اینکه تشخیص داده شد که افراد غیرمتخصص نیز تنها با این سه پرسش می‌توانند به ضعف عضلات صورت, مشکل در حرکت بازوها و یا مشکل در تکلم پی برده و با انتقال سریع مصدوم به مراکز درمانی از مرگ مصدوم جلوگیری کنند از عموم مردم خواسته شد که این سه پرسش را به خاطر سپرده و در موقع لزوم از آن استفاده نمایند.


نقل از Navab.org

۱۳۸۵ شهریور ۴, شنبه

An Iranian Professor Said...


در سال 1990 در دانشگاه سوربن تدريس می‌کردم. روزی در آخر ساعت درس يک دانشجوی دکترای نروژی، سوالی مطرح کرد:‌

-         - استاد شما Ú©Ù‡ از جهان سوم مي‌آئيد، جهان سوم کجاست؟؟


فقط چند دقيقه به آخر کلاس مانده بود. من در جواب مطلبی را فی‌البداهه گفتم که روز به روز بيشتر به آن اعثقاد پيدا می کنم. به آن دانشجو گفتم:

- جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه‌اش خراب می شود و هرکس که بخواهد خانه‌اش آباد باشد بايد در تخريب مملکتش بکوشد.

پروفسورحسابی


 


Narrated from internet

۱۳۸۵ مرداد ۸, یکشنبه

uuuuhh...


گاو ما ما مي كرد



گوسفند بع بع مي كرد



سگ واق واق مي كرد



و همه با هم فرياد مي زدند حسنك كجايي



شب شده بود اما حسنك به خانه نيامده بود.حسنك مدت هاي زيادي است كه به خانه نمي آيد.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جين و تي شرت هاي تنگ به تن مي كند.او هر روز صبح به جاي غذا دادن به حيوانات جلوي آينه به موهاي خود ژل مي زند.



موهاي حسنك ديگر مثل پشم گوسفند نيست چون او به موهاي خود گلت مي زند.



ديروز كه حسنك با كبري چت مي كرد .كبري گفت تصميم بزرگي گرفته است.كبري تصميم داشت حسنك را رها كند و ديگر با او چت نكند چون او با پتروس چت مي كرد.پتروس هميشه پاي كامپيوترش نشسته بود و چت مي كرد.پتروس ديد كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد مي كرد چون زياد چت كرده بود.او نمي دانست كه سد تا چند لحظه ي ديگر مي شكند.پتروس در حال چت كردن غرق شد.



براي مراسم دفن او كبري تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود اما كوه روي ريل ريزش كرده بود .ريزعلي ديد كه كوه ريزش كرده اما حوصله نداشت .ريزعلي سردش بود Ùˆ دلش نمي خواست لباسش را در آورد .ريزعلي چراغ قوه داشت اما حوصله  درد سر نداشت.قطار به سنگ ها برخورد كرد Ùˆ منفجر شد .كبري Ùˆ مسافران قطار مردند.



اما ريزعلي بدون توجه به خانه رفت.خانه مثل هميشه سوت و كور بود .الان چند سالي است كه كوكب خانم همسر ريزعلي مهمان ناخوانده ندارد او حتي مهمان خوانده هم ندارد.او حوصله ي مهمان ندارد.او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سير كند.



او در خانه تخم مرغ و پنير دارد اما گوشت ندارد



او كلاس بالايي دارد او فاميل هاي پولدار دارد.



او آخرين بار كه گوشت قرمز خريد چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت .اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنياي ما خيلي چوپان دروغگو دارد به همين دليل است كه ديكر در كتاب هاي دبستان آن داستان هاي قشنگ وجود ندارد.


نقل از اينترنت

۱۳۸۵ مرداد ۵, پنجشنبه

Goodbye life...


چی ميشه گفت وقتی دنيا اينقدر خراب شده که حتی وقتی کاری رو از روی صداقت انجام بدی برای بقيه غيرقابل درکه و اينقدر می گردن تا يه توجيهی واسه کارت پيدا کنن!!!!!! خداحافظ زندگی...



۱۳۸۵ تیر ۲, جمعه

...در اين دنيا



اگر خوش خو و مهربان باشی


تو را به انگيزه های ديگر متهم می کنند


اگر شريف و صادق باشی


فريبت خواهند داد


اگر سرخوش و دلخوش باشی


به حسادت می افتند


حالا که همه اينجوری دوست دلرند حرفی نيست


از اين پس نقاب به صورتم خواهم زد...


۱۳۸۵ خرداد ۲۵, پنجشنبه

Not a new story!!!


There was a blind girl who hated herself because of being blind. She hated everyone except her boyfriend...

One day the girl said that if she could only see the world she would marry her boyfriend...

One day someone donated their eyes to her and then she saw everything including his boyfriend...

Her boyfriend asked her, "now that you can see, will you marry me?"

The girl was shocked when she saw her boyfriend is also blind, and she refuse to marry him...

Her boyfriend walks away with tears and said, “Just take care of my eyes dear".

۱۳۸۵ خرداد ۱۷, چهارشنبه

In a moment, everything can change!


In a moment everything can change...
Feel the wind on your shoulder...
For a minute all the world can wait...
Let go of your yesterday!

Can you hear it calling?
Can you feel it in your soul?
Can you trust this longing and take control?

Fly...
Open up the part of you that wants to hide away...
You can shine...
Forget about the reasons why you can't in life ...
And start to try ...
'Cause it's your time ...
Time to fly ...

All your worries, leave them somewhere else ...
Find a dream you can follow ...
Reach for something when there's nothing left ...
And the world's feeling hollow...

And when you're down and feel alone,
Just want to run away ,
Trust yourself and don't give up ,
You know you better than anyone else ...

Start to try ...
start to Fly
forget about the reasons why you can't in life
And start to try
'cause it's your time
time to fly !!!

Always remember...In a moment, everything can change!

۱۳۸۵ خرداد ۱۲, جمعه

Forever Persian Gulf!!!


There is a university in Bahrain which is called AG University. It seems that "AG" stands for "Arab Gulf",  so for objection to choosing this name go to this address & sign the letter:

>>>>>>  www.petitiononline.com/00482951 <<<<<<

۱۳۸۵ خرداد ۱۰, چهارشنبه

...دلم گرفته ای دوست


نبسته ام به کس دل


نبسته کس به من دل


 


چو تخته پاره بر موج


رها، رها، رها من


 


ز من هر آنکه او دور


چو دل به سينه نزديک


 


به من هر آنکه نزديک


از او جدا جدا من


 


نه چشم دل به سويی


نه باده در سبويی


 


که تر کنم گلويی


به ياد آشنا من


 


ستاره ها نهفته اند


در آسمان ابری


 


دلم گرفته ای دوست


هوای گريه با من...


 

۱۳۸۵ اردیبهشت ۸, جمعه

Time goes on slowly...


Its very hard to wait for the results of an exam, specially an exam like enterance exam, thereis just 3 days but I wait more, although I'm disappointed about getting such a good result which you can call almost success!!!!!!!!

۱۳۸۵ فروردین ۲۴, پنجشنبه

Indecent Proposal


That’s the movie where a couple (Demi Moore & Woody Harrelson) go to Vegas and meet a billionaire businessman (Robert Redford) who offers the woman one million dollars to spend a night with him. The couple, who desperately want to build their dream house take the deal, and the night in question rips apart the very fabric of the relationship after the husband finds out that his wife slept with Mr. Moneybags. So very sad and depressing.

I think that the story is really important, we always show ourselves & others that we respect the rules but in action its unpredictable that what we would do!!! The story make us think more & maybe test ourselves to see if we were at leat honest to ourselves or not, although I dont think so!!!!!!!!!!Image

(Indecent Proposal, 1993, Paramount Pictures)

۱۳۸۵ فروردین ۱۶, چهارشنبه

Everytime


Notice me, take my hand
Why are we strangers when
Our love is strong
Why carry on without me

Everytime I try to fly, I fall
Without my wings, I feel so small
I guess I need you, baby
And everytime I see you in my dreams
I see your face, it's haunting me
I guess I need you, baby

I make believe that you are here
It's the only way I see clear
What have I done
You seem to move on easy

And everytime I try to fly, I fall
Without my wings, I feel so small
I guess I need you, baby
And everytime I see you in my dreams
I see your face, you're haunting me
I guess I need you, baby

I may have made it rain
Please forgive me
My weakness caused you pain
And this song's my sorry

At night I pray
That soon your face will fade away

And everytime I try to fly, I fall
Without my wings, I feel so small
I guess I need you, baby
And everytime I see you in my dreams
I see your face, you're haunting me
I guess I need you, baby

(Lyrics of the song "Everytime" of Britney Spears)

۱۳۸۵ فروردین ۱۱, جمعه

Happy New Year & Norouz!


بهار، بهار باز اومده دوباره


باز تموم دلها چه بيقراره


 


بهار خونه بوی ديگه داره


هوای خونه هميشه بهاره


 


خونه هزار هزارتا ياد و يادگاری داره


بچگی و قلک و عيدی به يادم مياره


 


گلدون ياس رازقی، بنفشه های باغچه


آينه و شمعدون جهاز مادرو تو طاقچه


 


بهارتون مبارک!!!

۱۳۸۴ اسفند ۱۹, جمعه

Pride!!!!!!!


Sometimes I think about some of our relations, I know that having pride is not so bad, but some of us don't know yet how to use it properly!!!

By being proud they destroy everything, & I should imply that there is no pay back for some of these mistakes & sometimes it can not be compensated at all!!!!!!!!

So be careful!!!!!!!Image

۱۳۸۴ بهمن ۲۱, جمعه

Equilibrium...


The name is for a 2002 made, 107-minute  film in which you would see Christian Bale  (the first role inthe film "Batman Begins") !

I love the film because although this is a sci-fic one, it talks about the equilibrium between sensation & rationality & teach you to how to use them simultanously.

I strongly suggest anyone to watch it for at least 1 time.Of course I'm sure that you will go on watching it again after the first watch!!!!!!!!!Image

A Poet said...



به قول شاعر که میگه:



جز راست نبايد گفت / هر راست نشايد گفت!!



حالا چرا اينو اينجا گفتم؟! برای اينکه هممون يک کم به اين شعر فکر کنيم ... شايد نتايجی حاصل شد...البته شايد!!!!!!!!!Image


۱۳۸۴ دی ۱۵, پنجشنبه

Final Fantasy...


Power of imagination, and of course power of simulating bodies in 3D studios & making a film like this fascinates me highly. I love it so much, the story is also excitng for such film.The story really impressed me,& of course mixture of reality with fiction! Faces are so innocent that loving them is inevitable!

I love "Final Fantasy"!

(The full name for your search is "Final Fantasy.The Spirits Within")