ای افسوس از عمر رفته، افسوس
ای که تقدیر روبرویم نشسته، افسوس
ای که گاهی میزند بر دل
غبار تلخ آه اندود
ابر باران می بارد بر من
باز افسوس و باز افسوس
در دلم آهیست
پر ز گمراهیست
در پی راهی
مالرو
گاه کوچه باغیست
که رساند من را
به مقصدی دور
شاید اما
باشد آنجا خانه ای از نور
. . .
ای که تقدیر روبرویم نشسته، افسوس
ای که گاهی میزند بر دل
غبار تلخ آه اندود
ابر باران می بارد بر من
باز افسوس و باز افسوس
در دلم آهیست
پر ز گمراهیست
در پی راهی
مالرو
گاه کوچه باغیست
که رساند من را
به مقصدی دور
شاید اما
باشد آنجا خانه ای از نور
. . .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر