حقایق تلخند و تحملشان تلختر! این رسم زندگیست... گر نخندی به دنیا، دنیا به تو می خندد! نکته اینجاست که فاصله آنچه که باید باشد و آنچه که هست بسیار است... وتلخی چیزی نیست جز درک این موضوع! ولی هنوز سوال اینجاست که آیا آنچه که هست همانی نیست که باید باشد؟ چه کسی از آنچه که باید باشد تعریف درستی ارائه داده؟ واقعیت این است که آنچه که باید باشد نتیجه چیزی نیست جز آنچه که هست! ولی آنچه که ما می خواهیم باشد نتیجه فرضیاتیست که لزوما وجود ندارند!
۲ نظر:
شاید هم آنچه می خواهیم باشد تنها تصویر و تصوارتمان است. دیدن واقعیت و نه خیالات درونی درد بزرگی ست...
فکر می کنم "آنچه که می خواهیم باشد" یه کمی با "تصورات و خیالات" فرق داره...
اولی نمودی از آرمانه و نمودش در گروه ها و جامعه و قوانین دیده میشه و شخصی نیست، ولی دومی یکمی شخصی به نظر میاد چون خودمون هم می دونیم که واقعیت نداره! دومی بیشتر به این شبیه هست که بگی چیزی که دوست دارم نشد و از این ناراحت باشی... خیلی تفاوتش ظریفه، توضیحم شبیه بازی با کلمات شد اینجا!
ارسال یک نظر